محل تبلیغات شما

چطوری میشه؟ چطور میتونم؟ ما، تمام این سال ها رو کنار هم زندگی کردیم. بزرگ شدیم. رشد کردیم. روحم با تو کامل شد. تو تمام حفره حفره های خالی و پر از یأس زندگی رو واسه من شکل امید کردی. تو خود امیدی. مهربونی، بزرگی، عاشقی. سرم داره از درد منفجر میشه. از این تکرار بیهوده خواب و خیال. از این سربالایی تند و ناجور سنگلاخی که توش گیر کردیم. عشق، این راه صعب العبور، که امروز همه انگار دست به دست هم دادن که ما رو از هم جدا کنن. چشمم اشکه، دلم آه. دلم میخواد مملکت هرج و مرج بشه، بل بشو بشه، من و تو با هم بریم یه کنجی، یه گوشه ای. زندگی ای. میدونی چقدردلم لک زده حتی دست هات رو نگاه کنم، ممتد و بی فاصله، سال ها.

تو مثل شعر شاملو. تو نور روشنی توی تاریکی شب.

هی میرویم و جاده به جایی نمی رسد                   قولی که عشق داده به جایی نمیرسد

 

هانیه، چه اسم نجیبی

بر آتش تو نشستیم و دود شوق برآمد

نترس از این وابستگی

  ,تو ,رو ,هم ,زندگی ,کردیم ,    ,از این ,سال ها ,به جایی ,یه کنجی،

مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین ارسال ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

وبلاگ کتابخانه عمومی شمس گیلانی لنگرود